ولی بلخره هرکسی، یه زمانی، یه جایی، نتیجه کارا و قضاوتهاشو میبینه.

یجوری تاوانشو پس میده.

خیلی جالبه، خودم تجربه ش کردم. اگه بدی کردم نتیجشو دیدم، اگه کسیو قضاوت کردم شبیه همون شدم. 

یه نفر بود که قضاوتش کردم، هم تو ذهنم و هم به زبون آوردم..

الان 4ساله دارم تاوان پس میدم و هرجوره که قضاوتش کروم همون داستانا رو تجربه میکنم.

آرومم، سعی نمیکنم که شاکی باشم چون باید درسشو یاد بگیرم. دلمم به جای اون شخصی که قضاوتش کردم خنک شده.. !!!

ولی از اول این ماجراها به کاینات گفتم که دارم درسمو یاد میگیرم.

و واقعا که فهمیدم که انسانها باهم متفاوتن. اینکه عملی رو انجام میدن که با تفکر و طرز فکر ما یکی نیست، دلیل نمیشه اون عمل بد باشه یا طرز فکر ما لزوما درست باشه. همه این رفتارها ناشی از تفاوته.

درک کردم که استایل و طرز زندگی هرکسی مربوط به خودشه و اونجوری راحت تره و قرار نیست چون من اونطوری فکر و عمل نمیکنم لزوما شیوه من درست باشه.

فهمیدم که هرکس حق داره هرجور که دوست داره، چه درست و چه غلط زندگی کنه و کسی هم حق نداره نظر بده، اذیت یا قضاوتش کنه.

یکی از اخلاقای جالبی که دارم اینه که راحت میتونم واسه خودم دادگاه تشکیل بدم و رفتارامو ارزیابی کنم و خودمو محاکمه کنم و حتی از اینکه تاوان کار نادرستی رو که کردم پس دادم و دلم خنک میشه. 

من فکر میکنم که درسمو یاد گرفتم و چندبار هم با کاینات صحبت کردم و گفتم که درسمو یاد گرفتم، منتظرم ببینم دراین مورد آیا درسی مونده که باید یاد بگیرم که نگرفتم؟!

ولی خشمگین و ناراحت نیستم از اینکه دارم نتیجه کارای نادرستمو میبینم. خیلی آرومم و اگه بخام عصبانی و ناراحت باشه نمیتونم دستاوردی داشته باشم.

امیدوارم کاینات هم صبوری منو ببینه و این بازی هرچه زودتر تموم بشه.

راستی، امروز این متن رو به یه دلیل دیگه هم نوشتم که بعدها بیام بخونمش و احساس خوبی داشته باشم. چون میدونم همه آدما تاوان کاراشونو پس میدن و منتظرم یک نفر هم تاوانشو پس بده، تاوان تمام کارهای اشتباهی که برای من انجام داد و بخاطر کارای اشتباهش خیلی لطمه ها من دیدم. 

میدونم که خبرهاش میاد و به گوش منم میرسه..

 

مک مورفی! چرا هیچی نمیگی، من خیلی وقته منتظرم که حرف بزنی..